«برای نجات سینما باید با تولیدات مناسب، زمینه اطمینان و ترغیب مردم به حضور در سالن های سینما را فراهم کنیم. در این بازه زمانی که سینماها باز بود، آثاری اکران شدند که مخاطب را حتی با وجود این بیماری به سینماها کشاندند»؛ این سطرها بخشی از اظهارات ، تهیه کننده سینما، در مصاحبه با روزنامه «فراز» است. می دانیم که شیوع گسترده ویروس کرونا، ضعف آرایش فیلم ها در جدول اکران و ادامه توقیف و در محاق ماندن فیلم هایی که شانس گیشه تلقی می شدند، باعث شد که بسیاری از معادلات گیشه در سال ۱۴۰۰ با ناکامی مواجه شود. هرچند اکران دو فیلم کمدی «دینامیت» و «گشت۳» تا حدودی گیشه را نجات داد اما باز هم نسبت به سال های گذشته میانگین فروش سینمای ایران در سال جاری، از نصف هم کمتر هست. روندی که با توجه به اظهارات نوروزبیگی، شاید می توانست با چینش قوی تر جدول اکران، تبلیغات گسترده تر و جلب اعتماد عمومی، مردم را مجاب کند که، فیلم ها را در سینما تماشا کنند. با توجه به کارنامه پربار نوروزبیگی و تجربه حضور چند ده ساله در سینما ، نقطه نظرات او جالب توجه است. او که برای دو فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» و «من دیه گو مارادونا هستم» جایزه ویژه هیات داوران را در سی و سومین جشنواره ملی فیلم فجر از آن خود کرد، فیلم های تحسین شده بسیاری از جمله «خرس»، «پرسه در مه»، «تابستان داغ»، «ماحی»، «بهمن» و «ملبورن» را در کارنامه خود دارد.
ببینید ما با در یک بازه طولانی، یک بحران جمعی و جهانی مواجه بودیم و کماکان هستیم. تصور می کنم نباید از عنصر نجات بخشی چون امید غافل ماند؛ معتقدم در هر شرایطی راه نجاتی وجود دارد و باید زندگی کرد. برای نجات سینما نیز باید با تولیدات مناسب، زمینه اطمینان و ترغیب مردم به حضور در سالنهای سینما را آن هم در شرایط اقتصادی و سلامت فعلی جامعه فراهم کنیم. سینما آرام آرام از سبد نیازهای مردم حذف می شود. به عبارتی قشر گستردهای از مردم دیگر کالای فرهنگی را در زندگی خود حائز اهمیت نمیدانند و این برای کشوری با سطح بالایی از تمدن و تاریخ گوهربار فرهنگی، غم انگیز است.
معتقدم سالن های سینما نسبت به تهیه کنندگان بیشتر متضرر شده اند. درصدی که یک سینمادار از نمایش فیلم ها می گیرد و امروز قطع شده، تنها بخشی از معضلی است که سینماداران با آن مواجه هستند. هزینه های جانبی سالن ها از آب و برق تا تشکیلات فنی سینما، بدهی ها، اجارهها و تعداد زیادی پرسنل بدون حقوق و یا تعدیل شده که روی دست سینماداران مانده، بخش بحرانی تر این ماجراست. از طرفی وعده تسهیلاتی که از سمت دولت به آنها داده شد یا محقق نشد و یا آن قدر ناچیز بود که دردی را دوا نکرد. تسهیلاتی که با توجه به ضرر سرمایهگذاران و تهیهکنندگان به آن ها نیز باید تعلق می گرفت اما دست حمایت دولت از سینما کوتاه مانده است. روندی که در نهایت تاثیر خود را گذاشته و پیرو سوال شما بیشتر سرمایه گذاران سینما کنار کشیدند و یا رو به سریال های شبکه خانگی آورده اند.
معضلات اقتصادیِ سینمای ایران زیرساختی است، شبیه به یک اساس و بنیان که دیوار ِ آن کج چیده شده است. حجم آثاری که سالانه تولید می شود بالاست و گنجایش سالن ها و حتی اکران کم. در این شرایط اکثر فیلم هایی که در نوبت اکران می مانند و می سوزند آثار مستقل هستند. برخلاف تصور اتفاقا در ایران چندان معضل تولید وجود ندارد و در عرضه نیاز داریم سال ها کمبودها و خسارت های وارده را جبران و این زیرساخت آسیب دیده را ترمیم کنیم. قطعا پس از طی کردن این مسیر، وضعیت بهتری خواهیم داشت.
طبیعتا وضعیت نسبت به سال جاری و سال ۹۹ بهتر خواهد بود چون مساله کرونا کم و بیش در جامعه و میان مردم حل شده و فرهنگ مواجهه و پیشگیری از این ویروس را همه آموخته اند. ضمن اینکه واکسیناسیون هم انجام شده و احتمالا دیگر تعطیلی های طولانی مدت سینما را نخواهیم داشت. با این حال امیدوارم سیاست های کاری مدیران سینمایی در چگونگی اکران آثار، روزنه حیات دوباره سینمای ایران را به نقطه ای کور بدل نکند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟